رویای با تو بودن
رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت.
با امام رضا
آقا جون سلام
منما ، همونی که خیلی دلش میخواد بیاد پابوست آقا
آقا جون ی نیم نگاهم به من بکن ...
امروز کلی دلم گرفته ، کیو دارم غیر تو
محرمم تو خونه شده آینه
دلم پره ، گلوم درد میکنه از گریه های نکرده
امروز تنهام تو خونه
خیلی دلم هوائیته
خیلی دلم هوائیشه
خیلی دلم گرفته
آقاجون ، سایه یکی از کبوترای حرمت هم برام بسه،فقط بطلب که بیام
آرزوی وایسادن جلو ایوان طلات ...
آرزوی پنجه گره زدن به پنجره فولادت . . .
میخوام بیام از نزدیک دستمو بذارم روی قلبم سلام بدم
بگم:
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
السلام علیک یا غریب الغربا
السلام علیک یا معین الضعفا و الفقرا
السلام علیک یا ابالجواد
آقاجون میدونم خیلی بدم ، ولی تو کریمی،تو رضائی،تو غریب الغربائی
آقاجون تو رو به جوادت قسم
سفارش منم پیش خدا بکن
آقا جون . . .
آقا جون دلم ازگلایه ها کبود شده
آقا جون دلم از روزگار خون شده
آقا جون . . .
یا امام رضا چی بگم؟ از کی بگم ؟
آقاجون . . .
تقدیم به تو
هوای بارانی از احساس
خاموشی ات در وصف خاطراتم نمیگنجد
چون تو در خیالم جاری میمانی
و تا آینده ها موسیقی زندگی را مینوازی
بارانی بمان و ترنم خوش بوی بهاران را در زندگی عطرافشان کن
ماه روزی است که دیگر نیامدی ولی خاطرم هست که هستی و هستت را با سلامتی و نیستت را از دفتر غم دوران میخواهم
خدا با توست و با تو خواهد ماند
و اگر در خلوت های بی آلایشت خطی خالی یافتی مرا هم در همان یک خط ، کلمه ای کن تا شاید نیایش تو باعث گره گشائی از کارم شود
برقرار بمانی و بی آفت از درد و غم
بی تو
بی تو ای روشنگرِ شبهایِ من
اینجا پائیزانِ احساسم ،لحظه یِ تنهائِیَم،
بی تو ، ای بهانه یِ دل انگیزترین حالِ من . بانویِ شبهایِ بی قراریِ من