پسر جوان که در جریان یک درگیری خیابانی مرتکب قتل شده بود در جلسه محاکمه مدعی شد ناخواسته مرتکب این جنایت شده است.
به گزارش تهران امروز تیرماه سال گذشته ماموران پلیس از مرگ مشکوک پسر جوانی در یکی از بیمارستان های شهر قدس باخبر شدند. تیم جنایی پس از حضور در محل دریافتند پسری 18 ساله به نام فرهاد بر اثر اصابت ضربه کارد به سینهاش به قتل رسیده است.
در ادامه عامل جنایت به نام پویا نیز در بیمارستان شناسایی و قبل از فرار دستگیر شد.متهم پس از انتقال به دادسرا در بازجوییها با قبول اتهام خود اظهار داشت: مقتول قصد کتک زدن مرا داشت که من با کارد به طرفش حمله کردم و ناگهان تیغه چاقو در سینهاش فرو رفت.
پس از تحقیقات مقدماتی پرونده با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه ، نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست پویا را در این جنایت مجرم شناخت و برای او تقاضای مجازات قانونی کرد.در ادامه نیز پدر مقتول با حضور در جایگاه برای قاتل پسرش تقاضای قصاص کرد و اظهار داشت: به هیچ عنوان از خون پسرم گذشت نخواهم کرد. اگر دادگاه قاتل را قصاص نکند خودم او را اعدام خواهم کرد. قاتل اگر از دست پسرم عصبانی بود دست یا پای او را میشکست نه اینکه چاقود را در سینهاش فرو کند.
سپس قاضی همت یار، رئیس دادگاه اتهامات پویا را به او تفهیم کرد که متهم در دفاع از خود گفت: من قصد کشتن فرهاد را نداشتم روز حادثه برای خرید یک دستگاه گوشی تلفن همراه به مغازه دوستم رفتم. در حال شوخی با دوستم بودم که فرهاد به من اعتراض کرد و خواست از مغازه بیرون بروم. دلیل دخالت او را نمی دانستم به همین خاطر بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم. او مرا تهدید کرد من هم به مغازه قصابی پدرم رفتم و با برداشتن یک چاقوی سلاخی به محل درگیری بازگشتم. مقتول وقتی چاقو را در دستم دید با یک صندلی به طرفم حمله ور شد که ناخواسته تیغه چاقو در سینهاش فرو رفت. من قصد کشتن او را نداشتم و مرگ او در اثر یک حادثه بود.
رئیس دادگاه: شما در جریان تحقیقات اظهارات ضد و نقیضی داشته اید دلیل آن چیست؟متهم به قتل: قبول دارم در بازجویی های ابتدایی دروغ گفتم. افرادی که در بازداشتگاه اداره آگاهی بودند به من می گفتند دروغ بگو اما الان واقعیت را می گویم. این قتل به صورت عمدی رخ نداد.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه ختم رسیدگی به پرونده را اعلام کرده و برای صدور حکم وارد شور شدند
زن جوان که به قتل شوهرش متهم شده با انکار این اتهام گفت بعد از مرگ همسرش متوجه شد او معتاد است و به دلیل مصرف بیش از حد مواد جان باخته است.
به گزارش شرق، نسرین زن جوان که با شکایت مادرشوهرش به دادگاه آمده بود، گفت زمان وقوع حادثه تلاش زیادی برای نجات شوهرش کرد اما او جان خود را از دست داده بود.
در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 71 دادگاه کیفریاستان تهران برگزار شد، سیدرضایی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و گفت: 21 آذر چهار سال قبل پلیس هشتگرد از مرگ مردی مطلع شد که به گفته پزشکان به شدت مسموم شده بود.
جسد امیر به دستور بازپرس ویژه قتل برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
بازپرس پرونده خانواده امیر را مورد بازجویی قرار داد. نسرین - همسر مقتول- به ماموران گفت شوهرش بعد از بازگشت از مشهد بدحال شد و او چندین بار همسرش را به بیمارستان برد و در نهایت هم امیر جان خود را از دست داد.
گفتههای نسرین از سوی مادرشوهرش نقض شد. این زن گفت اطمینان دارد، عروسش پسرش را به قتل رسانده است و پسرش قبلا گفته بود زنش علیه او توطئه کرده است.
نماینده دادستان ادامه داد: «بازپرس در گام بعدی پسرخاله مقتول را که تنها شاهد حادثه بود مورد بازجویی قرار داد و این مرد گفت پسرخالهاش قبل از بیهوشی به دکتر گفته بود همسرش قصد کشتن او را دارد.» نماینده دادستان تهران در پایان گفت: با توجه به مدارک موجود در پرونده و شواهد و دلایلی که وجود دارد به عنوان نماینده دادستان درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه دختران مقتول به عنوان ولیدم در جایگاه حاضر شدند. آنها گفتند از مادرشان شکایتی ندارند چون اطمینان دارند مادرشان هیچ نقشی در مرگ پدرشان ندارد.
دختر بزرگ مقتول گفت: چندسال بود که پدرم بیمار بود. او به دکتر رفتن و درمان اعتقادی نداشت و میگفت دکترها فقط میخواهند من را سرکیسه کنند. بیشتر اوقات ضعف داشت و سرش گیج میرفت. فشار خونش پایین میآمد و گاهی هم دیگر نمیتوانست روی پایش بایستد. چندبار مادرم مجبورش کرد دکتر برود. پزشکان برایش آزمایش نوشتند اما نرفت و گفت خودش قرص میخورد و خوب میشود. البته پدرم کشاورز و دامدار بود و بیشتر اوقات وقتی اینطور میشد که سمپاشی میکرد. شب حادثه هم پدرم از مشهد آمده بود. وقتی به خانه رسید من مدرسه بودم. بعد از بازگشت به خانه مادرم گفت پدرت مریض است. او آنقدر حالش بد بود که حتی نمیتوانست پیش میهمانانش بنشیند و در اتاق خوابیده بود. مادرم دوبار او را همراه پسرخاله پدرم به دکتر برد. دختر مقتول در مورد اینکه آیا دیده است مادرش در غذای پدرش دارو بریزد، گفت: پدرم عادت نداشت از دست کسی چیزی بگیرد و همیشه خودش برای خودش چای و غذا میکشید حتی برای ما هم میکشید. من هیچ وقت ندیدم مادرم دارویی در غذای پدرم بریزد. این دختر در ادامه گفت: بیماری پدرم از سال 84 شروع شد. او هر چند وقت یکبار در بیمارستان بستری میشد. البته چندساعتی او را نگه میداشتند و بعد مرخص میشد و دیگر پیگیری نمیکرد.
در ادامه وکیل مادر مقتول در جایگاه حاضر شد. او گفت: موکل من درخواست قصاص دارد و بر شکایت خود باقی است. موکل من در شکایت خود آورده است یکسال قبل از مرگ مقتول، متهم با فردی رابطه نامشروع داشت و پروندهای هم در این خصوص تشکیل شد اما مقتول به دلیل حفظ آبرویش گذشت کرد. همچنین مقتول به خانوادهاش گفته بود همسرش او را مسموم میکند و دارو در غذایش میریزد اما این داروها تاثیری ندارد. موکل من معتقد است عروسش طی چندین سال پسرش را مسموم کرده و در نهایت هم او را کشته است. متهم شیشه مصرف و زنان جوان را هم به کارهای خلاف شرع وادار میکرد.
در این هنگام قاضی عزیزمحمدی-رییس دادگاه- از وکیل مادر مقتول پرسید آیا شما مدرکی هم برای اثبات ادعایتان دارید که او جواب داد ما هیچ مدرکی نداریم و اینها ادعاهای موکل من است. در ادامه پسرخاله مقتول در جایگاه حاضر شد تا به عنوان شاهد آنچه را که دیده بود توضیح دهد. او گفت: من در جریان درگیری پسرخالهام با همسرش نبودم. شب حادثه نسرین با من تماس گرفت و گفت شوهرش بدحال است و از من کمک خواست. من با پسرم رفتم و پسرخالهام را به بیمارستان بردیم. وقتی دکتر او را معاینه کرد، گفت او مواد مصرف کرده است. من گفتم امیر حتی سیگار هم نمیکشد اما دکتر قبول نکرد و خیلی سریع معده پسرخالهام را شستوشو داد. وقتی محتویات معده داشت خارج میشد پزشک ذراتی را نشان داد و گفت اینها مواد است. وقتی حال پسرخالهام بهتر شد به خانه برگشتیم اما او دوباره بدحال شد. این شاهد ادامه داد: نسرین آمپولی به امیر تزریق کرد و بعد هم حالش بدتر شد و ما دوباره او را به بیمارستان بردیم و دیگر بههوش نیامد. در ادامه متهم به دفاع از خودش پرداخت. او گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. من هیچ سابقهای ندارم و همیشه به فکر زندگیام بودم. با شوهرم کشاورزی و دامداری کردم تا بتوانیم زندگیمان را تامین کنیم. هیچوقت هم ندیدم او مواد بکشد و هربار که حالش بد میشد من فکر میکردم چون سمپاشی میکند مریض میشود. من هیچ انگیزهای هم برای قتل امیر نداشتم و مرگش ضربهای سخت به من زد. او ادامه داد: آن روز دکتر برای امیر نسخه نوشت تا من داروهایش را بگیرم. وقتی شوهرم را به خانه بردیم و دوباره حالش بد شد من با دکترش تماس گرفتم و او گفت ضعیف شده، به او آمپول ب کمپلکس و ب 12 تزریق کن اگر هم نمیتوانی او را بیاور. من چون بهداشتیار بودم خودم آمپول را تزریق کردم اما شوهرم بهتر نشد و وقتی دوباره به بیمارستان رفتیم، گفتند امیر به کما رفته است.
متهم گفت: شوهرم جلو ما مواد نمیکشید و من بعد از مرگش بود که در مورد اعتیادش اطلاعاتی به دست آوردم. او خانهای در کنار دامداریاش داشت و بیشتر اوقات آنجا بود و کار میکرد و کمتر پیش ما در هشتگرد میآمد.
بنا بر این گزارش بعد از پایان دفاعیات متهم هیات قضا برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
زن جوان که به قتل شوهرش متهم شده با انکار این اتهام گفت بعد از مرگ همسرش متوجه شد او معتاد است و به دلیل مصرف بیش از حد مواد جان باخته است.
به گزارش شرق، نسرین زن جوان که با شکایت مادرشوهرش به دادگاه آمده بود، گفت زمان وقوع حادثه تلاش زیادی برای نجات شوهرش کرد اما او جان خود را از دست داده بود.
در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 71 دادگاه کیفریاستان تهران برگزار شد، سیدرضایی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و گفت: 21 آذر چهار سال قبل پلیس هشتگرد از مرگ مردی مطلع شد که به گفته پزشکان به شدت مسموم شده بود.
جسد امیر به دستور بازپرس ویژه قتل برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
بازپرس پرونده خانواده امیر را مورد بازجویی قرار داد. نسرین - همسر مقتول- به ماموران گفت شوهرش بعد از بازگشت از مشهد بدحال شد و او چندین بار همسرش را به بیمارستان برد و در نهایت هم امیر جان خود را از دست داد.
گفتههای نسرین از سوی مادرشوهرش نقض شد. این زن گفت اطمینان دارد، عروسش پسرش را به قتل رسانده است و پسرش قبلا گفته بود زنش علیه او توطئه کرده است.
نماینده دادستان ادامه داد: «بازپرس در گام بعدی پسرخاله مقتول را که تنها شاهد حادثه بود مورد بازجویی قرار داد و این مرد گفت پسرخالهاش قبل از بیهوشی به دکتر گفته بود همسرش قصد کشتن او را دارد.» نماینده دادستان تهران در پایان گفت: با توجه به مدارک موجود در پرونده و شواهد و دلایلی که وجود دارد به عنوان نماینده دادستان درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه دختران مقتول به عنوان ولیدم در جایگاه حاضر شدند. آنها گفتند از مادرشان شکایتی ندارند چون اطمینان دارند مادرشان هیچ نقشی در مرگ پدرشان ندارد.
دختر بزرگ مقتول گفت: چندسال بود که پدرم بیمار بود. او به دکتر رفتن و درمان اعتقادی نداشت و میگفت دکترها فقط میخواهند من را سرکیسه کنند. بیشتر اوقات ضعف داشت و سرش گیج میرفت. فشار خونش پایین میآمد و گاهی هم دیگر نمیتوانست روی پایش بایستد. چندبار مادرم مجبورش کرد دکتر برود. پزشکان برایش آزمایش نوشتند اما نرفت و گفت خودش قرص میخورد و خوب میشود. البته پدرم کشاورز و دامدار بود و بیشتر اوقات وقتی اینطور میشد که سمپاشی میکرد. شب حادثه هم پدرم از مشهد آمده بود. وقتی به خانه رسید من مدرسه بودم. بعد از بازگشت به خانه مادرم گفت پدرت مریض است. او آنقدر حالش بد بود که حتی نمیتوانست پیش میهمانانش بنشیند و در اتاق خوابیده بود. مادرم دوبار او را همراه پسرخاله پدرم به دکتر برد. دختر مقتول در مورد اینکه آیا دیده است مادرش در غذای پدرش دارو بریزد، گفت: پدرم عادت نداشت از دست کسی چیزی بگیرد و همیشه خودش برای خودش چای و غذا میکشید حتی برای ما هم میکشید. من هیچ وقت ندیدم مادرم دارویی در غذای پدرم بریزد. این دختر در ادامه گفت: بیماری پدرم از سال 84 شروع شد. او هر چند وقت یکبار در بیمارستان بستری میشد. البته چندساعتی او را نگه میداشتند و بعد مرخص میشد و دیگر پیگیری نمیکرد.
در ادامه وکیل مادر مقتول در جایگاه حاضر شد. او گفت: موکل من درخواست قصاص دارد و بر شکایت خود باقی است. موکل من در شکایت خود آورده است یکسال قبل از مرگ مقتول، متهم با فردی رابطه نامشروع داشت و پروندهای هم در این خصوص تشکیل شد اما مقتول به دلیل حفظ آبرویش گذشت کرد. همچنین مقتول به خانوادهاش گفته بود همسرش او را مسموم میکند و دارو در غذایش میریزد اما این داروها تاثیری ندارد. موکل من معتقد است عروسش طی چندین سال پسرش را مسموم کرده و در نهایت هم او را کشته است. متهم شیشه مصرف و زنان جوان را هم به کارهای خلاف شرع وادار میکرد.
در این هنگام قاضی عزیزمحمدی-رییس دادگاه- از وکیل مادر مقتول پرسید آیا شما مدرکی هم برای اثبات ادعایتان دارید که او جواب داد ما هیچ مدرکی نداریم و اینها ادعاهای موکل من است. در ادامه پسرخاله مقتول در جایگاه حاضر شد تا به عنوان شاهد آنچه را که دیده بود توضیح دهد. او گفت: من در جریان درگیری پسرخالهام با همسرش نبودم. شب حادثه نسرین با من تماس گرفت و گفت شوهرش بدحال است و از من کمک خواست. من با پسرم رفتم و پسرخالهام را به بیمارستان بردیم. وقتی دکتر او را معاینه کرد، گفت او مواد مصرف کرده است. من گفتم امیر حتی سیگار هم نمیکشد اما دکتر قبول نکرد و خیلی سریع معده پسرخالهام را شستوشو داد. وقتی محتویات معده داشت خارج میشد پزشک ذراتی را نشان داد و گفت اینها مواد است. وقتی حال پسرخالهام بهتر شد به خانه برگشتیم اما او دوباره بدحال شد. این شاهد ادامه داد: نسرین آمپولی به امیر تزریق کرد و بعد هم حالش بدتر شد و ما دوباره او را به بیمارستان بردیم و دیگر بههوش نیامد. در ادامه متهم به دفاع از خودش پرداخت. او گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. من هیچ سابقهای ندارم و همیشه به فکر زندگیام بودم. با شوهرم کشاورزی و دامداری کردم تا بتوانیم زندگیمان را تامین کنیم. هیچوقت هم ندیدم او مواد بکشد و هربار که حالش بد میشد من فکر میکردم چون سمپاشی میکند مریض میشود. من هیچ انگیزهای هم برای قتل امیر نداشتم و مرگش ضربهای سخت به من زد. او ادامه داد: آن روز دکتر برای امیر نسخه نوشت تا من داروهایش را بگیرم. وقتی شوهرم را به خانه بردیم و دوباره حالش بد شد من با دکترش تماس گرفتم و او گفت ضعیف شده، به او آمپول ب کمپلکس و ب 12 تزریق کن اگر هم نمیتوانی او را بیاور. من چون بهداشتیار بودم خودم آمپول را تزریق کردم اما شوهرم بهتر نشد و وقتی دوباره به بیمارستان رفتیم، گفتند امیر به کما رفته است.
متهم گفت: شوهرم جلو ما مواد نمیکشید و من بعد از مرگش بود که در مورد اعتیادش اطلاعاتی به دست آوردم. او خانهای در کنار دامداریاش داشت و بیشتر اوقات آنجا بود و کار میکرد و کمتر پیش ما در هشتگرد میآمد.
دنبال شکایتی از طرف والدین یک دختر تحقیقاتی مبنی بر پیغامهای مشکوک که روی رایانه اش می آمد شروع شد که این تحقیقات به یک تعمیرکار رایانه بنام تریور هارول ختم شد. در بازجویی ها و تحقیقات اولیه از این متهم پلیس از زبان تریور شنید که او برنامه خاصی بر روی لپ تاپ مشتریان خود که اغلب دختر و زن بودند نصب میکرده که کنترل دوربین لب تاپ آنها را را راه دور به دست میگرفت.
اندرو گودیش سخنگوی پلیس در فولرتون در این مورد می گوید :: به وسیله این برنامه جاسوسی می مدیریت وب کم بالای صفحه اسکرین لپ تاپ را میتوان در دست گرفت و به هکر این اجازه را میدهد تا بتواند تصاویر را از وب کم ببیند.
بر اساس همین تحقیقات و به گفته متهم : اغلب قربانیان زنان و دخترهای بودند که از لپ تاپ اپل استفاده می کردند. این برنامه طوری عمل می کند که بر روی صفجه لب تاپ پیغامی به این مزمون که بزرودی سنسور رایانه فیکس و رفع عیب می شود و همچنین به کاربر پیشنهاد می کند که لپ تاپ خود را در جای مرطوب مانند حمام و دستشویی قرار دهد تا سنسور زودتر پاک شده و رفع عیب شود. به همین علت قربانیان به پیام گوش داده و غالبا لپ تاپ خود را در دستشویی و یا حمام قرار می دادند و اطلاع نداشتند که وب کم در حال کار بوده و هکر در حال گرفتن تصویر و گرفتن کپچر از آنها است.
بعضی از قربانیان هوس رفتن به حمام کرده و در همین موقع متهم از آنها کپچر می کرده است. البته هکر با زرنگی تمام نخست تصاویر گرفته شده را روی سرور مستقر در دانشگاه محل تحصیلش ذخیره کرده و بعد از روی آن، به دستگاه خود انتقال مییداد.
به گفته گودریچ در رایانه متهم صدها هزار عکس و ویدئو کشف شده است که پلیس آنها را ضبط کرده است. به گفته کارشناسان امور جنایات رایانه ای متهم 20 ساله دانشجوی سابق دانشگاه بیولا بوده که به شبکه داخلی دسترسی داشته و تصاویر را آنجا ذخیره می کرده است.